نظرات این قسمت بدون تایید بر روی وبلاگ نمایش داده میشود.(حواستون باشه چی می نویسین)
دانشجویان عمران دانشگاه یزد 90
دانشجویان عمران ورودی 90
همه می شناسیمش؛ همو که با شکوه مهرش عشق را معنایی دیگر می بخشد و قلبش وسعت بی انتهای صبر و مهربانی است و شانه های پرصلابتش مأمن مهر و صفا، و چشم های پرفروغش سرچشمه احساس و گذشت است. مادر، مهر کیشی است که با شمع وجودش به محفلمان روشنی می بخشد و با گلخند محبت اش رنگ غم را از چهره مان می زداید و تبسمی از شادمانی بر دل هایمان می نشاند و با دستان پر سخاوتش، چتری سایه گستر ساخته است تا هیچ سختی را حس نکنیم. او به را ستی تندیس همه خوبی هاست.
تاج از فرق فلک برداشتن
جاودان آن تاج بر سرداشتن در بهشت آرزو ره یافتن هر نفس شهدی به ساغر داشتن روز در انواع نعمت ها و ناز شب بتی چون ماه در بر داشتن صبح از بام جهان چون آفتاب روی گیتی را منور داشتن شامگه چون ماه رویا آفرین ناز بر افلاک اختر داشتن چون صبا در مزرع سبز فلک بال در بال کبوتر داشتن حشمت و جاه سلیمانی یافتن شوکت و فر سکندر داشتن تا ابد در اوج قدرت زیستن ملک هستی را مسخر داشتن برتو ارزانی که ما را خوش تر است لذت یک لحظه "مادر" داشتن ! فريدون مشيري
سرفصل کتاب آفرینش زهراست روح ادب وکمال و بینش زهراست روزی که گشایند در باغ بهشت مسئول گزینش و پذیرش زهراست
شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد.
فاطمیه قصه گوی رنجها است بهترین تفسیر سوز مرتضی است چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:28 :: نويسنده : سیده فاطمه باغی در تفسیر فرات از بشر ابن شریح نقل شده که میگوید: روزی از امام باقر (ع) پرسیدم که امید بخشترین آیه قرآن کدام آیه است؟ حضرت فرمودند: اطرافیان شما در این باره چه نظری دارند؟ گفتم: آنها معتقدند آیه «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمت الله»؛ «ای بندگان من که بر نفس خویش اسراف کرده اید از رحمت خدا نا امید نباشید» امیدوار کننده ترین آیه قرآن است. حضرت فرمود: اما ما اهل بیت چنین نظری نداریم. پرسیدم پس نظر شما در این مورد چیست؟ فرمودند: آیه «و لسوف یعطیک ربک فترضی»یعنی «و پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که راضی شوی» امید بخش ترین آیه قرآن است و منظور از آن شفاعت است.
سپس ادامه دادند: یکی از دلایل ترجیح این آیه این است که در آیه مورد نظر شما شرط برخورداری از آن رحمت واسعه، توبه و تسلیم و عمل نیک اعلام شده است، اما در آیه مربوط به شفاعت، هیچ قید و شرطی جز رضایت پیامبر مهربانی و رحمت وجود ندارد.
منبع : خبرگزاری دانشجو
سال نو می شود.زمین نفسی دوباره می کشد.برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند و پرنده های خسته بر می گردند و دراین رویش سبز دوباره…من…تو…ما… کجا ایستاده اییم.سهم ما چیست؟..نقش ما چیست؟…پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟… زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد و چون همیشه امیدوار وسال نومبارک… نوروز یعنی هیچ زمستانی ماندنی نیست اگر چه کوتاهترین شبش یلدا باشد
جمعه يعني ديروز تولد خانم مائده كاروان پور بود.... با يك روز تاخير تولدش رو تبريك مي گم.... حالا هم يه كم لهو و لعب ....فسق و فجور... اينم يه كيك خوشمزه
همراه یک طلوع
شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, :: 13:26 :: نويسنده : سیده فاطمه باغی اين بحث آزاد رو گذاشتم تا باز بيايم و باهم حرف بزنيم... اما از الان بگم اگه بياين فقط توي بحث آزاد حذفش ميكنما... بياين مطالب بچه ها رو بخونين و حتما نظر بدين و توي مطالب هم حتما باهم بحث كنين... چرا همش بحث آزاد؟ بياين درباره پستا هم بحث كنيم...
هفته وحدت بر تمامی مسلمانان جهان به خصوص شما مبارک باد
نام :محمد نام پدر: عبدالله نام مادر : آمنه کنیه : ابوالقاسم لقب : محمد امین محل تولد:مکه معظمه روز تولد: 17 ربیع الاول مدت نبوت : 23 سال مدت عمر : 63 سال
خلاصه ای از زندگی حضرت محمد (ص) هزار و چهار صدوبیست وهفت سال پیش در 17 ربیع الاول کودکی در شهر مکه چشم به جهان گشود. پدرش عبد الله در بازگشت از شام در شهر یثرب چشم از جهان فروبست . بنابر رسم خانواده های بزرگ مکه محمد (ص) به دایه ای به نام حلیمه سپرده شد تا در بیابان و دور از آلودگی های شهر پرورش یابد. حلیمه محمد را که به سن پنج سالگی رسیده بود به مکه باز گرداند . آمنه دو سال بعد که برای دیدن پدر و مادر و آرامگاه شوهرش عبد الله به مدینه رفته بود ، بعد از یک ماه ، با کودکش (محمد) به مکه برگشت ، اما دربین راه ، در محلی بنام « ابواء » درگذشت. بعد از مرگ آمنه محمد در دامان پدر بزرگش « عبد المطلب » پرورش یافت . دو سال بعد بر اثر درگذشت عبد المطلب ، در سن هشت سالگی به خانه عموی خویش « ابوطالب » رفت و تحت سرپرستی وی قرار گرفت . ابو طالب تا آخرین لحظه های عمرش ، یعنی تا چهل و چند سال با نهایت لطف و مهربانی ، از برادرزاده اش پرستاری و حمایت کرد . به طوری که حتی در سخت ترین و ناگوارترین پیشامدها که همه اشراف قریش و گردنکشان سیه دل ، برای نابودی « محمد» دست در دست یکدیگر نهاده بودند ، جان خود را برای حمایت برادرزاده اش سپر بلا کرد و از هیچ چیز نهراسید . در سن 12سالگی بود که عمویش ابو طالب او را همراه خود به سفر تجارتی به شام برد . درهمین سفر در محلی به نام " بصری " که از نواحی شام بود ، ابو طالب به راهبی مسیحی که نام وی « بحیرا » بود برخورد کرد . بحیرا هنگام ملاقات محمد از روی نشانه هایی که در کتابهای مقدس خوانده بود ، با اطمینان دریافت که این کودک همان پیغمبر آخر الزمان است . اما برای اطمینان بیشتر او را به لات و عزی که نام دو بت معروف مکه بود ، سوگند داد که آنچه را که از وی می پرسد بجز راستی نگوید. محمد (ص) با اضطراب و ناراحتی گفت ، من این دو بت را که نام بردی دشمن می دانم ، مرا به خدا سوگند بده ! بحیرا مطمئن شد که این کودک همان پیامبر بزرگوار خداست که بجز خدا به کسی و چیزی عقیده ندارد . برای همین بحیرا به ابو طالب سفارش کرد تا او را از شر دشمنان مخصوصاً یهودیان محافظت کند. محمد دوران نوجوانی و جوانی را گذراند . از آلودگیهای محیط آلوده مکه کناربود و دامنش از ناپاکی بت پرستی پاک و پاکیزه بود ، تا حدی که موجب شگفتی همگان شده بود و به اندازه ای مورد اعتماد بود که به " محمد امین " مشهور شد.
ازدواج محمد ( ص) وقتی امانت و درستی محمد ( ص ) زبانزد همگان شد ، زن ثروتمندی از مردم مکه بنام خدیجه دختر خویلد که پیش از آن دوبار ازدواج کرده بود و ثروتی زیاد و عفت و تقوایی بی نظیر داشت ، خواست که محمد ( ص ) را برای تجارت به شام بفرستد و از سود بازرگانی خود سهمی به وی بدهد . محمد ( ص) این پیشنهاد را پذیرفت . خدیجه غلام خود را همراه محمد ( ص ) فرستاد . وقتی غلامش و محمد (ص) از سفر پر سود شام برگشتند ، میسره «غلام » گزارش سفر را جزء به جزء به خدیجه داد و از امانت و درستی محمد ( ص ) برای خدیجه سخنها گفت . خدیجه شیفته امانت و صداقت محمد ( ص ) شد و مدتی بعد خواستار ازدواج با محمد شد . محمد ( ص) نیز این پیشنهاد را قبول کرد .« خدیجه چهل ساله وحضرت محمد ( ص ) بیست و پنج ساله ». خدیجه تمام ثروت خود را در اختیار محمد ( ص ) گذاشت . محمد ا(ص) بیشتر اوقات فراغت را به خارج مکه می رفت و مدتها در دامنه کوهها و میان غار می نشست و با خدای جهان به راز و نیاز سرگرم می شد . سالها بدین منوال گذشت ، خدیجه نیز می دانست که هر وقت محمد ( ص ) در خانه نیست ، در «غار حرا» بسر می برد . این نقطه دور از غوغای شهر و آلودگیهای آن روز ، محل راز و نیازهای محمد ( ص ) بوده است .
رفتار پیامبر ( ص ) رفتارپیامبر (ص ) بزرگوار و کردار آن حضرت ، سرمشق مسلمین و بلکه نمونه عالی همه انسانهاست . پیامبر (ص ) آن چنان ساده و بی پیرایه لباس می پوشید و بر روی زمین می نشست و در حلقه یاران قرار می گرفت که اگر ناشناسی وارد می شد، نمی دانست پیامبر(ص) کدام است . در عین سادگی ، به نظافت لباس و بدن خیلی اهمیت می داد. همیشه با پیر و جوان مؤدب بود. همیشه در سلام کردن پیش دستی می کرد. یتیمان و درماندگان را مورد لطف خاص قرار می داد. به عیادت بیماران و تشیع جنازه مسلمانان زیاد می رفت . مهمان نواز بود. دست مهر بر سر یتیمان می کشید. از خوابیدن روی بستر نرم پرهیز داشت و می فرمود: «من در دنیا همچون سواری هستم که ساعتی زیر سایه درختی استراحت کند و سپس کوچ کند» در جنگها هرگز هراسی به دل راه نمی داد و از همه مسلمانان در جنگ به دشمن نزدیکتر بود. از دشمنان سرسخت مانند کفار قریش در فتح مکه عفو فرمود و آنها هم مجذوب اخلاق پیامبر (ص ) شدند و دسته دسته به اسلام روی آوردند از زر و زیور دنیا دوری می کرد. اموال عمومی را هرچه زودتر بین مردم تقسیم می کرد و با آن که فرمانروا و پیامبر خدا بود، هرگز سهمی بیشتر از دیگران برای خود برنمی داشت .
سخنان برگزیده از پیامبر اکرم (ص) غافل ترین مردم کسی است که از دگرگونی دنیا از حالی به حال دیگر پند نگیرد . پیامبر اکرم (ص) با دارایی خود نمی توانید دل مردم را به دست آورید ، پس دلشان را با اخلاق نیک به دست اورید . پیامبر اکرم (ص) بهترین مردم کسی است که مردم از او بهره مند شوند . پیامبر اکرم (ص) به یکدیگر هدیه دهید که کینه را از بین می برد . پیامبر اکرم (ص) نیکو کاری کامل آن است که در نهان همان کنی که در آشکارا می کنی . پیامبر اکرم (ص) آغاز کننده سلام از تکبر بر کنار است پیامبر اکرم (ص) هر که نزد ثروتمندی برود و (به خاطر ثروتش ) برای او فروتنی کند ، دو سوم دینش بر باد رفته است . پیامبر اکرم (ص) صلوات انسان های بزرگ به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند . انسان های متوسط پرسش هایی می پرسند که پاسخ دارد . انسانهای کوچک می پندارند که پاسخ همه ی پرسش ها را می دانند . انسان های بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند . انسان های متوسط به دنبال حل مسئله هستند . انسانهای کوچک مسئله ندارند . انسان های بزرگ سکوت را بر سخن گفتن بر می گزینند . انسان های متوسط گاه سکوت را بر سخن گفتن ترجیح می دهند . انسانهای کوچک با سخن گفتن بسیار ، فرصت سکوت را از خود می گیرند . انسان های بزرگ درباره ی عقاید سخن می گویند . انسان های متوسط درباره ی وقایع سخن می گویند . انسانهای کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند . انسان های بزرگ درد دیگران را دارند . انسان های متوسط درد خودشان را دارند . انسانهای کوچک بی دردند . انسان های بزرگ عظمت دیگران را می بینند . انسان های متوسط به دنبال عظمت خود هستند . انسانهای کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند . انسان های بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند . انسان های متوسط به دنبال کسب دانش هستند . انسان های کوچک به دنبال کسب پول هستند . شنبه 15 بهمن 1390برچسب:, :: 21:48 :: نويسنده : مائده کاروان پور امروز ساعت 4 صندلی داغ با حضور: خانم مهسا بخشش قوانین: سوالایی بپرسین که بتون راحت جواب بده... با اسم مستعار هم نیاین جواب نمی گیرین... در ضمن بعدا هم ميتونين بپرسين من ميام جواب ميدم. پنج شنبه 15 بهمن 1385برچسب:, :: 23:53 :: نويسنده : سیده فاطمه باغی شاید در جریان باشید که برای سال 2012، رنگ نارنجی (البته متمایل به سرخ) انتخاب شده است. گفته شده که این رنگ بر پایه ایده تحرک و ایجاد انگیزه برگزیده شده و جهان به رنگی نیاز دارد که از آن انگیزه، انرژی و شجاعت برای اقدام برخیزد. اما کارشناسان سلامتی و طب طول عمر هم نقطه نظرات جالب توجهی در زمینه این رنگ دارند. آنها باور دارند که خوردن خوراکیهای نارنجی رنگ سبب سلامتی و طول عمر میشود. رنگ نارنجی همچنین گزینه خوبی برای روزهای تاریک، سرد و خسته کننده زمستان است. سلامتی خود را ارتقا ببخشید با خوردن هر چه بیشتر خوراکیهای نارنجی رنگ که به شما آنتی اکسیدانهای قوی که دشمن رادیکالهای آزاد و انواع بیماریها هستند، هدیه میکنند. رنگدانههایی که خوراکیها را نارنجی میکنند از جمله موادی هستند که سبب میشوند به مدت بیشتری سلامت باقی بمانید! این رنگ زنده و پر جنب و جوش نه تنها سلامتی بلکه روحیه شما را نیز بهبود میبخشد. در فرهنگهای باستانی چین و مصر از رنگ درمانی برای بیماریهای گوناگون استفاده میشده. نارنجی برای تقویت ریهها و افزایش سطح انرژی مورد استفاده قرار میگرفته. در واقع غذاهای نارنجی رنگ علاوه بر تقویت روحیه شما را، سرشار از مواد مغذی حیاتی هستند که میتوانند به مبارزه با بیماریها بپردازند. چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, :: 23:12 :: نويسنده : حمید رضا ولی زاده
كاكو مصطفی تولدت مبارک زندگیت را با لبخند هایت نگاه کن نه با اشکهایت
سالهای عمرت با با دوستانت بشمار نه با تعداد شمع های روی کیک تولدت . . .
یک شنبه 1 بهمن 1390برچسب:, :: 22:41 :: نويسنده : حمید رضا ولی زاده
دوستان اگر میخوان در مورد موضوعی بحث کنن لطفا در این قسمت نظر بذارن.
نظرات این قسمت بدون تایید بر روی وبلاگ نمایش داده میشود.(حواستون باشه چی می نویسین)
اگر امشب به معشوقت رسیدی / خدارا در میان اشک دیدی
اینو برای دوستانی که ترم دیگه در جمعمون نیستن میذارم
در کلاس محبت پشت نیمکت های صمیمیت درس عشق و دوستی و یکی شدن را آغاز کردیم
صفحه قبل 1 صفحه بعد آخرین مطالب پيوندها |
||
![]() |